تولدت مبارك عزيزم
سلام عشقم يك سال پر از خاطره گذشت و تو الان يكساله شدي خيلي دوستت داريم و براي هر لحظه اي كه با ما هستي خدا رو شكر مي كنيم اينقدر زيبا شدي كه حتي وقتي كه خوابي من و بابايي نگات ميكنيم و حسابي محو تماشات ميشيم نبات مامان ،الان كه يك سال از بدنيا اومدنت گذشته مي بينم كه چه زود دير ميشه عزيزم چون تولدت 27 ماه رمضان سال 92 هست و ما نميتونيم در كنار بقيه شاديهامونو تقسيم كنيم تصميم گرفتيم تا روز جشن تولدت رو به يك هفته بعد از عيد سعيد فطر قرار بديم من و بابايي از خيلي وقت پيش داريم تدارك تولدت رو مي بينيم خاله ها هم مشغول انتخاب و پيشنهاد و ... هستند ، مامان مهين هم با زن عمو فرزانه براي اينكه شام چي تهيه ببينيم همفكري كرده و كمك ...
نویسنده :
مامان و باباي هيرادجون
1:37